مهم ترين برداشت من از سفر به عربستان كه دو هفته به طول انجاميد، اين است كه خاندان آل سعود خود را در رقابت با زمان مي بيند تا احتمال انفجار اجتماعي را تا جای ممکن دوري کند. زيرا اين احتمال به دلیل انقلاب های "بهار عربي" هم اکنون در عربستان سعودی به شدت تقویت شده و این مي تواند مشروعيت خاندان حاكم سعودی و ثبات عربستان را از بين ببرد.

گروه بین‌الملل مشرق - آنچه در زیر می‌ آید، گزارش مطبوعاتی مهم و کمیاب به قلم "ديويد بي اوتاري"، روزنامه نگار معروف آمریکایی است که پس از سفر دو هفته ای خود به ریاض، پایتخت عربستان آن را به رشته تحریر در آورده است

اهميت اين گزارش در اين نهفته است كه اوتاري آن را پس از سفر شخصي خود به عربستان سعودی به رشته تحریر در آورده است. سفر اوتاري به ریاض در بهار 2012 میلادی انجام شد و دو هفته به طول انجاميد. او طي اين سفر با مسئولان مهم حكومت سعودی و فعالان حقوق بشر و سياستمداران اصلاح طلب عربستانی ملاقات كرد. وی در گزارش خود تلاش می کند، مهم ترين تهديدات داخلي و خارجي عربستان را تشريح كرده است.

اما در معرفی "اوتاري" باید گفت که این خبرنگار و محقق آمريكايي در سال 1944 میلادی در نيويورك متولد شد. او در سال 1972 میلادی از دانشگاه كلمبيا در رشته مطبوعات دكترا گرفت و اكنون با عنوان پژوهشگر عالي در آمريكا فعاليت مي كند.

او كارشناس امور خاورميانه تلقي مي شود و روابط تنگاتنگي با تصميم گيرندگان جهان عرب دارد. اوتاری 35 سال از (1971 - 2006) براي روزنامه معروف و قدیمی "واشنگتن پست" كار كرد كه بخش اعظم فعاليت اش به عنوان خبرنگار خارجي در خاورميانه، آفريقا و جنوب اروپا بود.

او در سال 1994 میلادی به مقر اصلي روزنامه در واشنگتن به عنوان خبرنگار متخصص در امور امنيت ملي و رئيس بخش تحقيقات مطبوعاتي در واشنگتن پست منتقل شد تا اين كه در سال 2006 میلادی بازنشسته شد.

اوتاری همچنين در گذشته به عنوان رئيس دفتر روزنامه واشنگتن پست در قاهره فعاليت داشت و چندين كتاب تأليف كرد كه آخرين و مهم ترين این کتاب ها "فرستاده پادشاه: امير بندر بن سلطان و رابطه پيچيده آمريكا با عربستان سعودي" است و در حال حاضر در حال تأليف كتابی تحت عنوان "انقلاب و ضد انقلاب در جهان عرب" است.

گزارش اوتاری در تابستان 2012 منتشر شد و روی دادن برخی تغيير و تحولات در اوضاع و شرايط عربستان بر روند و نتيجه گيري هاي تحقيق تأثير گذاشته و در واقع برخی از نتیجه گیری های گزارش به تحولات آن دوره باز می گردد.



اما اوتاری گزارش خود را اینگونه آغاز می کند:

مسئول سعودي "اداره امنيت فكري" وزارت كشور عربستان سعودی درحالی که روی صندلی لم داده بود و به خود اعتماد بسیار داشت، به من رو كرد و گفت: حكومت ده ها گروهك سري وابسته به سازمان القاعده را شناسایی و متلاشی و 5700 نفر از پیروان و اعضای این سازمان را دستگير و تلاش های آن جهت دعوت مردم عربستان به پیوستن به این سازمان و جهاد را ناکام كند.

اوتاری ادامه می دهد: بنابراين مي توان گفت که در عربستان تهديد نظام توسط گروه های تندرو و افراطی به پايان رسيده است. اما اكنون سوال مهم اين است که عامل اصلي نگراني حكومت عربستان سعودی چيست؟ جواب براي من خيلي غافلگير كننده بود. بازگشت 150 هزار دانشجوی عربستانی از دانشگاه های خارج از کشور كه تقريبا نيمي از آنها در آمريكا تحصیل کرده و فارغ التحصیل شده اند، بسیار غافلگیر کننده است.



نشانه هاي انفجار اجتماعي جوانان عربستانی
   
مهم ترين برداشت من از سفر به عربستان كه دو هفته به طول انجاميد، اين است كه خاندان آل سعود خود را در رقابت با زمان مي بيند تا احتمال انفجار اجتماعي را تا جای ممکن دوري کند. زيرا اين احتمال به دلیل انقلاب های "بهار عربي" هم اکنون در عربستان سعودی به شدت تقویت شده و این مي تواند مشروعيت خاندان حاكم سعودی و ثبات عربستان را از بين ببرد.

نكته قابل توجه اين كه اين تهديد غافلگير كننده موجب شده تا حکومت اندکی ولو به ظاهر و جزيی از سياست حمايت از اصلاحات تبعیت کند و در این راستا نسل جديدي از عربستاني ها را به خارج از کشور براي تحصيل در عرصه علوم و تكنولوژي و يادگيري تخصص هاي كافي در دانشگاه هاي غربي ارسال کند که این امر بالطبع موجب رشد و نمو و افزايش و تشدید افکار و اندیشه‌های انتقادي مي شود و این موضوعی است که نظام آموزشي عربستان که مفتی های متحجر وهابی بر آن سایه افکنده اند، به شدت به آن نيازمند است.

از سال 2005 میلادی تاکنون هزاران عربستانی بهره مند از "بورسیه تحصیل در خارج ملك عبدالله" از دانشكده ها و دانشگاه هاي آمريكا و دیگر کشورهای غربی درحالی به کشور خود بازگشته اند که با حقايق تاريك و تلخي درباره امور سرنوشت سازي همچون شغل، مسكن و ازدواج در کشور خود مواجه شده اند!!



مسئولان دایره "امنیت فکری" وزارت کشور عربستان سعودی (دایره امنيت فكري یکی از دوایر ابداعی آل سعود است که به معنای پذیرش اندیشه های متحجرانه وهابي در کنار حكومت مستبد سعودی است) به شدت از جوانان تحصيل كرده در دانشگاه های خارج و بازگشته به کشور بيم دارند و این جدای از خطری است که این مسئولان سعودی از فعالان سياسی و حقوق بشر عربستانی احساس می کنند.

علي رغم آن كه تعداد فعالان فوق اندک است، اما آنها هر روز سازماندهي و همبستگي خود را بهبود می بخشند، به خصوص فعالانی كه وابسته به اقليت شيعی عربستان به شمار می آیند و با چالش ها و مشكلات بسیاری به دليل افزايش اقدامات امنيتي حکومت سعودی طی دو سال گذشته در منطقه "الشرقيه" در شرق عربستان مواجه شده اند، جایی كه 260 ميليارد بشكه نفت را در دل خود نهفته دارد.

نخستين درگیری ها ميان جوانان شيعی عربستانی و پليس ضد شورش سعودی روی داد و براي نخستين بار از دو طرف از سلاح گرم استفاده كردند كه اين امر كشته شدن حداقل 10 معترض عربستانی را به دنبال داشته است.



همچنين براي نخستين بار فعاليت معارضان سعودي به قدري توسعه و گسترش يافت که دانشجويان دانشگاه های این کشور را هم شامل شد و اوايل ماه مارس سال 2012 میلادی صدها دانشجوی دختر دانشگاه "ملك خالد" در غرب عربستان در محوطه این دانشگاه تظاهرات اعتراضي علني را برگزار کرده و حتی با نیروهای پليس سعودی نیز درگيري فيزيكي پيدا كردند و در جریان آن چند نفر مجروح شدند.

با شروع فعاليت دانشجويان در دانشگاه هاي عربستان در بهار گذشته مشخص شد كه مشكل آل سعود به طور اصلي در اين امر كه دانشجويان در خارج تحصيل كنند يا داخل نهفته نيست، بلكه مشكل اصلي به وجود آمدن نسلی از جوانان سعودي نهفته است كه در عرصه تكنولوژي تحصيل کرده و در اين خصوص در کشور شاخص و برجسته شده اند و بسياري از آنها از وضعيت موجود و چشم اندازهاي مبهم آينده بسیار ناراضی هستند.



اكنون تقريباً يك ميليون دانشجو در دانشگاه هاي عربستان سعودی مشغول به تحصیل هستند و روشن است كه برخي از آنها تصميم گرفته اند، در به دست آوردن حق و حقوق خود جدیت بيشتري داشته باشند.

طی بهار عربي منطقه شاهد انقلاب جواناني بود كه توانست حدود نيمي از حكام عرب اعم از سكولار و يا پادشاهي را طي 18 ماه گذشته به شدت تهديد و يا سرنگون كند. اگرچه اين جوانان تاكنون تهديدي خطرناك و جدی براي آل سعود نداشته اند، ولی موجب شده اند تا نوعي حذر و هشدار در میان مسئولان سعودی در برابر جوانان عربستان به وجود آید.

حتي با وجود اقتصاد شكوفا و وجود حداقل 500 ميليارد دلار ذخاير پولي، حاكمان عربستان سعودی بیم شدیدی را در قبال پديده ای موسوم به شورش و طغیان جوانان عربستانی احساس می کنند، چون هر سال حدود 150 هزار عربستانی به سن 18 سالگي مي رسند و خود را با مشكلات و چالش های اقتصادي لاینحلی مواجه مي بینند. این موجب شده تا برای اولین بار در تاریخ عربستان شاهد اتفاقي بي سابقه ای از سوی حاکمان این کشور باشیم كه طي آن حكومت به شركت هاي بخش خصوصي فشار مي آورد تا به جاي 6 ميليون نيروي كار خارجي از شهروندان عربستاني استفاده كنند.



همچنين تلاش مي شود تا از طريق راه اندازي هزاران شركت كوچك و يا نیمه بزرگ و تدوين برنامه هاي مختلف جهت آموزش مهارت هاي لازم به فارغ التحصيلان در جستجوي شغل، فرصت هاي كاري بيشتري برای جوانان سعودی فراهم شود كه اغلب آموزه ها و مدارک تحصیلی اشان رشته های اعتقادی و مذهبی است.

اما این پایان کار نیست، چون احساس نگراني در قبال تهديدات داخلي در عربستان با تهديدات روزافزون ديگري از جمله مسأله هسته اي ايران، ناآرامی ها و اعتراض هاي پايان ناپذير اکثریت شيعی بحرین عليه اقليت سني حاكم در اين کشور همراه شده است.

اكنون رقابت ميان ايرانِ شيعی و عربستانِ سني در دو عرصه شاخص تر است:

 اول: عرصه بحرین. آل خليفه به عنوان خاندان حاكم سني در بحرين كه از حمايت شديد عربستان برخوردار است و شیعیان این کشور که در اکثریت قرار دارند و مورد حمایت ایران هستند.

دوم: عرصه سوریه: نظام علوي «بشار اسد» در سوريه كه از حمايت قاطع ايران برخوردار است و در مقابل به شدت مورد نفرت سعودی هاست. 

در این راستا عربستان در ميان هم پيمانان عرب خویش در شوراي همكاري خليج فارس تلاش می کند، به هر طریق ممکن از افتادن بحرین در كانون نفوذ ايران جلوگیری كند و در مقابل نیز ايران از نظام سوریه حمايت مي كند تا از افتادن در ورطه عربستان ممانعت کند.

نتايج تحقيقات انجام شده در عربستان
    
در حالي كه حاکمان سعودی اندكي احساس راحتي و آرامش مي كنند، اما تنش و ناآرامی سياسي همسايگان این کشور را فرا گرفته است. در ژانويه 2012 میلادی یک محقق عربستانی شاغل در دانشگاه "اکستر" انگلیس تحقیقی روی 1400 شهروند عربستاني انجام داد.

اين تحقيق اوايل سال 2011 میلادی و در اوج انقلاب هاي بهار عربي که خواهان آزادی و دمكراسي در مصر و تونس بودند، انجام شد. نتايج اين تحقيق نشان داد كه شهروندان عربستاني در خصوص مشكلات اقتصادي خود بيش از اصلاحات سياسي نگران هستند.



همچنین تقريبا نيمي از شركت كنندگان در نظرسنجي اعلام كردند كه تهديد مهمي كه عربستان با آن مواجه است، وضعيت اقتصادي شامل فقر، بيكاري و گراني است، در حالي كه فقط 2 درصد از شركت كنندگان در نظرسنجي مهم ترين دغدغه پيش روي خود را نبود آزادی و دمكراسي در کشور دانستند.

نكته غافلگير كننده اين بود كه بالغ بر 59 درصد از شركت كنندگان در نظر سنجي اعلام کردند که به حکومت سعودی جهت انجام اصلاحات راديكالي و بلند مدت اعتماد دارند. همچنين بيش از 54 درصد از شركت كنندگان در نظرسنجي اعتماد خود به عملكرد حکومت و نيروهاي مسلح عربستان را اعلام کردند.

همچنین شركت كنندگان در نظر سنجي مخالفت خود با دمكراسي را اعلام کردند. 51 درصد از این افراد اعلام کردند که نظام سياسي كه در آن شريعت اسلامي بدون وجود انتخابات و احزاب سياسي حاكم است، نظام بسیار مناسبی تلقي مي شود.

اما این سوال مطرح نشده بود كه آيا شرکت کنندگان در این نظر سنجی به توانايي آل سعود در انتقال قدرت به نسل دوم یا نوادگان "عبد العزیز آل سعود"، بنیانگذار پادشاهی سعودی اعتماد دارند يا خير. اين درحالی است که با مرگ "شاهزاده نايف بن عبدالعزيز"، ولی عهده سابق سعودی در سن 79 سالگي در 16 ژوئيه 2012 و هشت ماه پس از مرگ "شاهزاده سلطان بن عبد العزیز"، ولی عهد اسبق و 77 ساله سعودی موضوع انتقال قدرت در خاندان سعودی اهميت بسیار زیادی هم در این خاندان و هم در عربستان پيدا كرده است، به ویژه آنکه "شاهزاده سلمان بن عبد العزیز"، ولی عهد کنونی و 77 ساله عربستان با مشکلات جدی جسمانی از جمله سرطان پروستات و بیماری آلزایمر مواجه و از فرزندان عبد العزیز دیگر کسی که در خور و شایسته حکومت و زمامداری باشد، برجای نمانده است.

تحليلگران خارجي و عربستاني پيش بيني كرده اند كه به احتمال بسیار نزاع و جنگ بر سر قدرت در خاندان سعودی ميان شاهزادگان كوچك به وقوع خواهد پيوست كه در عمل رقابت بر سر کسب قدرت و احراز مناصب و پست ها را آغاز كرده اند و به همین دلیل باید در انتظار وقوع درگيري و نزاع ميان گروه هاي حامی آنها و شاخه های خانوادگی اشان در خاندان سعودی باشیم.



اين نگراني ها همچنان درخاندان سعودی ادامه دارد که همچنان سه فرزند ملك عبدالعزيز بن سعود با وجود کهولت سن از توان لازم جهت حکومت و به دست گرفتن حکومت برخوردار هستند که عبارتند از: شاهزاده احمد بن عبد العزيز آل سعود 70 ساله، سلطام بن عبد العزيز آل سعود امير رياض 71 ساله، مقرن بن عبد العزيز آل سعود 66 ساله.

فارغ التحصيلان دانشگاه هاي عربستان بيكار هستند

طرح ملك عبد الله جهت اعزام ده ها هزار دانشجوی عربستانی برای تحصیل به آمريكا از ملاقات او آوريل 2005 با "جرج بوش"، رئيس جمهوری وقت آمريكا در شهر "كرافورد" ايالت تگزاس نشات می گیرد.

سران دو کشور هر دو به نحوی به احياي روابط ميان آمريكا و عربستان مي انديشيدند كه به شدت از پيامدهاي دست داشتن 15 عربستاني در حملات 11 سپتامبر آسیب دیده بود. این درحالی است که اكثر دانشجويان عربستاني در پي حوادث 11 سپتامبر مجبور شده بودند، آمريكا را ترك كنند، اما در پي اين ملاقات جرج بوش و ملک عبدالله تصميم گرفتند كه به سرعت براي دانشجويان عربستاني در كنسولگري ها و سفارت هاي آمريكا گذرنامه صادر كنند و آنها را به دانشگاه های تحصیل اشان باز گردانند.

به این ترتیب حكومت عربستان سعودی متعهد شد، تمامي هزينه هاي اعزام دانشجويان عربستانی در مقاطع ليسانس، فوق ليسانس و دكترا را پرداخت کند، علاوه بر آن وزارت امور خارجه آمريكا برای 5 سال برای این دانشجویان عربستانی جهت جذب هرچه سریع تر در دانشگاه های آمریکا ويزای فوري صادر می كرد.

همچنين دانشجويان عربستاني به غیر از آمریکا برای ادامه تحصیل به 33 كشور جهان از جمله چين، هند، انگليس و استراليا نيز اعزام شدند، اما خیلی زود مشخص شد كه آمريكا گزينه محبوب دانشجويان عربستانی است.



از پاييز سال 2012 میلادی 68 هزار دانشجوی عربستاني که 28 درصد آنها زن بودند، در 1200 دانشكده و دانشگاه آمريكايي تحصيل مي كنند که در این میان ايالت هاي "فلوريدا" و "كاليفورنيا" رتبه اول و دوم را از حیث جذب دانشجویان عربستانی به خود اختصاص داده بودند. پس از حوادث 11 سپتامبر 2001 تعداد دانشجويان عربستاني در آمریکا به سرعت کاهش پیدا کرده بود و به حدود 4 هزار نفر كاهش يافته بود.

"موضي الخلف"، معاون بخش فرهنگي سفارت عربستان در واشنگتن  كه خود نيز از پدري تحصيل كرده در آمريكا متولد شده است، انتظار دارد كه افزايش تعداد دانشجويان عربستاني در آمريكا ادامه پیدا کند، زيرا برنامه فوق حداقل تا سال 2015 تمديد شده است.

جديدترين گزارش گروه آكسفورد درباره عربستان سعودی اظهار می کند که از اوت 2011 میلادی و بر اساس برنامه فوق اگرچه گفته شده که تنها 150 هزار دانشجوی عربستانی به خارج اعزام شده است، اما آمار و ارقام واقعي از عدد 592.192 دانشجو حکایت می کنند.

اكنون هر روز بر تعداد دانشجویانی که از دانشگاه های خارج کشور فارغ التحصیل شده اند، افزوده می شود و درحالي كه در سال 2006 تعداد فارغ التحصيلان عربستاني از دانشگاه های آمريكا فقط چند صد نفر بود، در سال 2012 اين رقم بالغ بر 6 هزار دانشجو می شد که افزايش 50 درصدي را نسبت به آمار و ارقام سال 2011 نشان مي دهد.

خلف در ادامه مي افزايد: فقط تعداد كمي از فارغ التحصيلان عربستاني دانشگاه های آمريكا حاضر شده اند که به عربستان باز نگردند. این درحالی است که يكی دیگر از مسئولان سفارت عربستان در واشنگتن نيز در گفت و گو با روزنامه انگليسي زبان "الوطن" گفت: تاكنون فقط 13 دانشجوی عربستانی خواهان دریافت تابعيت آمريكايي شده اند.

اما واقعا تأثير صدها هزار دانشجويي كه در خارج عربستان تحصیل کرده اند،  بر جامعه عربستان و يا بر روند كند اصلاحات در این کشور چه خواهد بود؟ خلف در اين باره مي گويد: اگر عربستان تغيير نكند، اتفاق ديگري آن را تغيير خواهد داد.

"عبد الله العلمي"، يكي از فارغ التحصيلان نسل سابق عربستانی و مشاور امور مديريت که مدرک دكتراي خود را از دانشگاه "ويسكونسن" آمریکا در سال 1948 دريافت كرده است، پيش بيني می کند، موج جديد فارغ التحصيلان از آمريكا عرصه عربستان را تغيير خواهد داد.

بنابراين آيا آنها مي توانند تبديل به گروه فشار جهت اعمال اصلاحات سياسي در عربستان شوند؟ آيا آنها شورشي تر و يا ليبرال تر از فارغ التحصيلان دهه هاي هفتاد و هشتاد هستند؟ حكومت عربستان از نسل اول تحصیل کردگان عربستانی در خارج از کشور، پس از بازگشت به میهن استقبال كرد و با آغوش باز آنها را پدیرفت و از آنان جهت بنای حکومت جدید سعودي استفاده کرد.

تعداد اين فارغ التحصيلان فقط 16 نفر بود و آنها موفق شدند، 80 درصد فرصت های شغلی موجود در وزارتخانه های مختلف کشور را به خود اختصاص دهند. همچنين دلایل زيادي وجود دارد كه نشان مي دهد، این افراد نقش و تأثير به سزايي جهت تشويق روند اصلاحات سياسي در کشور داشتند.

اما نسل تحصیلکرده کنونی پس از بازگشت به وطن با چالش ها و مشکلات مختلف و بی شماری مواجه مي شود که مهمترین آنها در بوركراسي گسترده، بخش خصوصي متردد در استخدام عربستاني ها با دست مزدهاي بالا، چراکه به جای آنها مي تواند، از نيروهاي کار خارجي ارزان قیمت از كشورهايي همچون پاكستان، هند، مصر و يمن استفاده كند. يك دپيلمات غربي در رياض در این خصوص تاکید می کند که دانشجويان اعزامي به خارجي گروه های معارض و مخالف را در عربستان تشكيل خواهند داد.

به همین سوال مهمی که هم اکنون پیش روی حاکمان سعودی قرار دارد، اين است که وقتی این دانشجویان به کشور باز گردند، چه روی خواهد داد؟‌ به آنها چه مشاغلي داده خواهد شد؟ درحالی بحران یافتن شغل یکی از مهمترین چالش ها و مشکلات مطرح در عربستان سعودی است.

به همین دلیل "برنامه ملك عبد الله براي اعزام دانشجو به خارج" مورد بحث و مناقشه بسیاری در عربستان سعودی قرار گرفت. مفتی های وهابي و عناصر محافظه كار سعودی از اين بيم دارند كه برنامه فوق منجر به وارد شدن ارزش ها و دیدگاه هاي غربي و ليبرالي به عربستان و تباهي و نابودی جامعه این کشور شود، به همین دلیل برخي از آنها خواهان توقف این برنامه شدند. اما آوريل گذشته "خالد العنقري" دارنده مدرك دكترای دانشگاه ايالت فلوريدا شايعات مربوط به توقف این برنامه را تکذیب كرد و گفت که ممكن است اين برنامه با اصلاحاتي همراه شود، اما لغو نمي شود.

"جيمز بي اسميت"، سفير آمريكا در عربستان كه براي 6 هزار دانشجوي عربستانی در حال اعزام به آمريكا اواخر اوت گذشته سخن گفت، اظهار داشت که اميدوار است، این دانشجويان با افكار و اندیشه ها و نگاه های جديد به جهان آشنا شده و به کشور خود باز گردند.

بسياري از عربستاني ها معتقدند كه این دانشجویان می توانند، تشكل هاي تأثيرگذاری با افكار و اندیشه های اصلاح طلبانه در عربستان ایجاد کنند و گروه فشار قدرتمندي به وجود آورند تا كشور را از قبضه نهادهای وهابي محافظه كار و تندرو مذهبی در جامعه سعودي نجات دهند و روند تغيير را تسريع بخشند.

رشد جنبش دانشجويي

احتمال اين كه دانشجويان داخل عربستان سعودی به عناصر فعالی مبدل شوند، بهار سال جاری به طور غير منتظره ای در عربستان رخ نمود. در 6 مارس 2012 صدها دانشجوی دختر دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه ملك خالد تظاهراتي راه انداخته و خواهان شرايط تحصيلي بهتر شدند.

اعتراضات آنها به كيفيت اساتيد، شرايط نامناسب تحصیلی و فساد موجود در مديريت دانشگاه بود. آنها خواهان اخراج "عبدالله الراشد" رئيس دانشگاه بودند.



اعتراض به روز دوم و خشونت كشيده شد، به خصوص زماني كه نیروهای امنيتي سعودی این دانشجويان دختر را به بهانه اين كه به سمت آنها شيشه های آب و كفش پرتاب كرده اند، دستگير كردند.

به سرعت اتفاقات اين حادثه در زيرنويس هاي خبري شبکه های مختلف تلويزيوني تمام کشورهای جهان پخش شد و فيس بوك و توئيتر نيز به پخش ويديوها، تصاوير و گزارش هاي این دانشجويان پرداختند كه نخستين تظاهرات زنان در تاريخ عربستان بود.

دانشجويان پسر نيز جدا از دانشجويان دختر در محوطه دانشگاه اعتراضات خاص خود را براي حمايت از دانشجويان دختر اعلام كردند.

"فيصل بن خالد"، حاكم استان "العسير" به سرعت جهت آرام کردن اوضاع وارد عمل شد. او با هيئت 20 نفره اي با معترضان ملاقات كرد تا شكايت هايشان را بررسي كند. او وعده تحقيق و بررسي و انجام اصلاحات داد.

این اعتراضات، اعتراضات دانشگاهي در دانشگاه هاي دیگر عربستان را طی چند هفته پشت سر به دنبال داشت. با شروع اعتراضات دانشجويي حكومت سعودی به لرزه افتاد و برای سرپوش نهادن بر اوضاع اعلام كرد كه خواسته ها و مطالبات دانشجويي فراتر از مسائل مربوط به محوطه دانشگاه نيست و شامل اصلاحات سياسي نمي شود.

اين اعتراضات دانشجويي از تشکیل يك تشکل جديد میان دانشجویان بشارت می داد و این احتمال را مطرح کرد که امكان تأسيس چنين تشكلی آشکارا در عربستان وجود دارد، اگرچه حکومت سعودی فعالیت تشکل ها و سندیکاهای دانشجویی را به صورت رسمي در کشور ممنوع اعلام کرده بود.

"جمال خاشقچي"، تحلیلگر سياسي عربستانی اعتراضات صورت گرفته در عربستان را نقطه تحولي در جنبش اعتراضي عربستان دانست و گفت: اين اعتراضات اعتراضاتي در نوع خود متفاوت است، زيرا در دوره بهار عربي روی داده اند و ممکن است به انفجار اوضاع در عربستان منجر شود.



حكومت سعودی برای جلوگیری از احتمال وقوع چنین اعتراضاتی اقدام به توسعه و گسترش نظام آموزش عالي عربستان كرد و در این راستا ده ها دانشكده و دانشگاه جديد تأسيس نمود و 26 درصد از بودجه ساليانه کشور را به آموزش اختصاص داد تا ناآرامی های جوانان را مهار كند.

اكنون در عربستان 24 دانشگاه دولتي، 8 دانشگاه خصوصي و 540 دانشكده وجود دارد. طي سال هاي 2009 تا 2010 میلادی تعداد دانشجويان عربستاني بالغ بر 903 هزار نفر بود كه افزايش 28 درصدي را فقط طي يك سال نشان مي دهد. این درحالي است كه 52 درصد از این دانشجويان را دانشجوی دختر تشكيل مي دادند.

مهمترین مشكلی كه عموم فارغ التحصيلان دانشگاه هاي عربستان با آن مواجه هستند، قوي و قدرتمند بودن آنها در رشته های اصول ديني وهابي و ضعف بودن آنها در رشته های علوم و تكنولوژي است.

به نظر "عبدالله دحلان"، استاد دانشگاه برجسته عربستاني و مدير دانشگاه جده است 82 درصد از دانشجويان دانشگاه هاي عربستان وارد عرصه تخصص هاي نظري مي شوند كه هيچ سودي براي اقتصاد ملي ندارد. او در سخنرانی خود در انجمن اقتصادي جده در ماه مارس گذشته علت اصلي بحران مشاغل پس از فراغت از تحصيل دانشجویان عربستاني را اين قضیه اعلام كرد.

کار .. کار .. کار

روشن است كه حكومت عربستان سعودی شعار حزب جمهوري خواه آمريكا يعني "کار .. کار .. کار" را اقتباس كرده و به بخش خصوصي فشار وارد مي كند تا مشكل کار برای فارغ التحصیلان دانشگاه های این کشور را حل كند، زيرا دریافته که حکومت به تنهايي نمي تواند مشكل بيكاري جوانان عربستانی را حل کند. ايجاد 250 الي 300 هزار شغل براي فارغ التحصيلان دانشگاه ها علاوه بر دیگر جواناني كه وارد بازار كار مي شوند، برای حکومت سعودی امر دشواری است. در حال حاضر شركت هاي خصوصي در عربستان سعودی به طور متوسط در برابر 9 نيروي خارجي فقط يك نيروي کار عربستاني را جذب مي كنند.

"عادل فقيه"، وزير كار سعودی كه خود در گذشته بازرگان بوده، مسئول اصلي برنامه هاي حكومت سعودی جهت یافتن راه کارهایی اساسي در عرصه ايجاد فرصت های شغلی است. او به تشریح و تبیین برنامه «پاور پونت» و مطرح کردن راه حل هاي پيشنهادي براي حل مشكل بيكاري در عربستان سعودی می پردازد.



فقيه با اشاره به برآوردهاي "مركز آمارها و اطلاعات عمومي" عربستان سعودی می گوید: شمار شهروندان عربستاني بيكار بالغ بر  448 هزار نفر است. این درحالی است که بيش از دو ميليون شهروند عربستاني نیز ماهيانه 533 دلار بر اساس بيمه تامین اجتماعي دولت، بيمة بيكاري دريافت می كنند.

وي ادامه می دهد: بر حسب اطلاعات وزارت کار سعودی 85 درصد از اين افراد را زنان تشکیل می دهند. فقيه تصريح كرد: صدها هزار نفر از این زنان خانه دار هستند.

ميانگين رسمي بيكاري اعلام شده در سال 2009 میلادی در عربستان سعودی 5/10 درصد بوده است، البته اين در صورتي كه ارقام ارائه شده توسط وزير کار سعودی درست باشد و گرنه ميانگين واقعي بيكاري بيش از دو برابر اين رقم است. در هر صورت آمار و ارقام هرچه باشد، آنچه مورد تاکید قرار گرفته اینکه حتي ميانگين رسمي بيكاري در ميان جوانان عربستانی قرار گرفته در گروه سنی 20 تا 24 ساله در سال 2009 به حدود 40 درصد رسيد.

ابعاد بحران ایجاد فرصت های شغلی به طور واضح تهديد بزرگي براي بخش خصوصي تلقي مي شود، اگرچه حكومت سعودی تلاش کرده، راه حل های بسیاری براي حل اين معضل ارائه دهد، از جمله اینکه شركت هاي خصوصی عربستاني را موظف کرده تا جای ممکن از استخدام نيروهاي کار خارجي با دستمزد پايين جلوگیری کند و یا اینکه براساس برنامه «توانمندی ها» اقدام به طبقه بندی شركت های خصوصی عربستانی کرده و این شرکت ها موظف هستند، براساس حجم و نوع کار و تعداد كاركنان خود در قبال استخدام نیروی کار عربستانی میزان مشخصی نیروی کار خارجی را استخدام کنند.

اما گفته مي شود بسياري از شركت هاي عربستاني شروع به استخدام صوري ده ها نیروی كار عربستاني کرده اند، يعني كساني كه در ليست دريافت كنندگان حقوق قرار دارند اما يا آنها بسيار كم كار مي كنند و يا اصلاً كار نمي كنند.

این درحالی است که بسياري از عربستاني های بیکار ترجیح می دهند، در دستگاه های اداري و يا نهادهاي دولتي كشور که دارای امنیت شغلی بیشتر و  حقوق و مزاياي بالاتر مشغول به کار شوند.

علمي، مشاور امور مدیریت و فارغ التحصیل آمريكا می گوید: برنامه جديد حکومت بخشي از طرح 25 ساله است كه بر اساس آن تلاش شده تا در 10 ساله نخست اقتصاد عربستان به طور تدريجي از تكيه بر نيرو کار خارجي خلاص شود كه اين امر به طور اصلي از طريق آموزش نيروي كار سعودي براي جايگزين سازي آنها انجام خواهد شد.

شركت هاي كوچك و متوسط
 
بخش ديگر تلاش حکومت سعودی براي ايجاد فرصت های شغلی تأسيس هزاران شركت كوچك و متوسط را در برمی گیرد. حكومت طي سال 2012 كنفرانس ها و همایش هایی را برگزار كرد تا ایده تاسیس شركت هاي كوچك و متوسط را ترويج كند و اين امر را به شعار اقتصادي جديد كشور مبدل کند.

تاكنون در این کشور با تاسیس 2444 شركت كوچك و متوسط موافقت شده كه از احداث كافي نت ها و مراکز تفریحی و باغ ها شروع تا شركت هاي تكنولوژيكي ادامه می یابد.

اما "داليا مجاهد"، مدير اجرايي و تحليلگر ارشد مركز مطالعات اسلامي گالوپ به سه مسأله در خصوص استخدام و جذب نیروی کار در عربستان اشاره می کند. او مي گويد: سه رویا در اين عرصه وجود دارد، یکی از آنها اين است كه راه اندازي شركت هاي جديد بهترين راه حل براي ايجاد فرصت هاي شغلي است، زيرا بسياري از آمارها نشان مي دهند كه 90 درصد از شركت هاي جديد پس از سپري كردن سال هاي نخست شكست مي خورند. محرك اصلي بازار كار شركت هاي كوچك و متوسط اند و به جاي ايجاد شركت هاي جديد بهتر است از شركت هاي موجود حمايت و آنها را تقويت كنيم.

سركوب مخالفان
 
در 22 نوامبر سال 2011 میلادی یکی از دادگاهه هاي رياض در خصوص 16 فعال عربستانی حكم حبس بين 10 الي 30 سال را صادر كرد و این 16 فعال عربستانی متهم شدند كه طي سال 2007 اقدام به تشويق و ترویج تروريسم در کشور، تلاش براي سازماندهي و تشکیل حزب سياسي و تشكل های حقوق بشري برای ایجاد تنش و بحران سياسي در كشور نموده اند.

"سعود المختار"، رهبر این گروه، پزشك است و نشست ها و جلسه ها در منزلش در جده برگزار مي شده است و طي آن اصلاحات سياسي مورد نظر و جنگ در عراق مورد بررسي قرار مي گرفت.

گروهي موسوم به "گروه جده 16" اموالي را جهت تأمين كمك هاي پزشكي و احداث بيمارستانی ميداني براي آوارگان عراق جمع آوری كرد كه حكومت سعودی ادعا می كرد، به جاي صرف شدن در موارد مذكور به دست تروريست ها می رسيده است.



فعالان حقوق بشري عربستان و فعالان سياسي در پي افزايش خواسته ها و مطالبات اشان از زمان آغاز بهار عربي در تونس و مصر با احكام ظالمانه اي مواجه شده اند.

در فوريه 2011 میلادی "گروه جده 16" بيانيه 9 ماده ای با عنوان "به سمت دولت حقوق و نهادها" صادر کرد كه در ابتدا 500 فعال آن را امضاء كردند، اما سرانجام اين تعداد به 1500 نفر رسيدند. در اين بيانيه آمده بود: "كشور ما نياز فوري، سريع، جدي و ريشه اي دارد تا وحدت دولت تقويت شود".

اين بيانيه همچنین خواستار اتخاذ تدابير اصلاح طلبانه اي همچون تشکیل پارلمان منتخب، جدا سازي پست نخست وزيري از پادشاهي، استفاده از قضات مستقل، حل سريع مشكلات جوانان، ايجاد نهادهاي جامعه مدني و اتحاديه هاي كارگري شده بود.

"باسم عالم"، يكي از وكلاي مدافع "گروه جده 16" مي گويد: صدور احكام ظالمانه یکی از ویژگی ها و خط مشی های حكومت سعودی است و عدم ارائه هرگونه امتياز به اصلاح طلبان و خواسته های آنها و عقب نشيني از مواضع حکومت را شامل می شود.

عالم مي افزايد: وزير كشور سعودی خواهان هيچ گونه اصلاحات سياسي نيست. پیشتر هم شاهزاده نايف بن عبدالعزيز، به عنوان وزیر کشور رهبري حمله عليه اصلاح طلبان و ليبرال ها را در عربستان بر عهده داشت.

او مي افزايد: خاندان حاکم سعودی بر این باور است که هر گونه عقب نشيني در قبال اصلاح طلبان از قدرت مطلق قدرت پادشاهي مي كاهد. 

واكنش اصلي آل سعود به رسيدن بازتاب های بهار عربي به عربستان سركوب بیش از پیش هر گونه مخالفت و به شكل خاص فعالان سیاسی و حقوق بشر ليبرال و شيعی بود والبته این تعاملی بود که با مفتی های تندرو و افراطی وهابي نيز شد.

حكومت سعودی طي سال جاري سه درخواست انجام شده براي تشكل هاي مستقل حقوق بشري را رد كرده است، چون چنین تشكل هايي بدون تردید مي توانند با حکومت سعودی و يا هر گونه تشكل شبه رسمي و دولتی رقابت كنند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 6
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • ۰۰:۳۳ - ۱۳۹۲/۰۵/۰۲
    0 0
    عربستان بهتره به جای صرف میلیاردها دلار برای جنگ افروزی در خاورمیانه پولاشو صرف مردم خودش کنه تا این همه بیکار نداشته باشه !
  • ناشناس ۰۸:۲۶ - ۱۳۹۲/۰۵/۰۲
    0 0
    تمام حکومتهای دنیا این افاضاتی که شما نوشتید گریبانگیر آن هستند و بالاخره هر حکومتی جهت بقا خود دست به تهدیدات و یا اصلاحاتی میزند .و آنجا نمینشیند تا سرنگون شود.و این چیز تازه ای در عالم سیاست نیست.بعضی حکومتها دین را بهانه کرده مثل حکومت عربستان که متحجرانه و وهابی گونه حکومت میکنند و برخی دیگر از یک راه دیگر
  • ۱۰:۵۳ - ۱۳۹۲/۰۵/۰۲
    0 0
    عجب هندونه هایی................
  • ۱۲:۰۶ - ۱۳۹۲/۰۵/۰۲
    0 0
    عربستان سنی نه، عربستان وهابی
  • ۰۱:۵۲ - ۱۳۹۲/۰۵/۰۴
    0 0
    آی هندونه
  • ۱۱:۰۷ - ۱۳۹۲/۰۵/۰۵
    0 0
    آی هنونه هندونه هندونه

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس